تاثير نماز بر اعتياد
امام صادق (ع) :
اي انسان ، تو طبيب خويشتن هستي
هم دردها براي تو بيان شده است
و هم به دواي آن دردها راهنمايي شده اي
اعتياد بلاي سياه و خانمان سوز بشري در عصر بيگانگي از خود است . دامنه ابتلاء به اعتياد از وابستگي به مشروبات مرگبار الكلي در كشورهاي غربي ( الكليسم ) گرفته تا اعتياد به مواد افيوني كه بدبختانه هنوز گريبانگير جامعه مسلمانان است گسترده است .
گويي ، انسان امروزي براي گم كردن خود و فرار از اضطرابها و افسردگيهاي خويش راهي جز وابستگي به صدها نوع ماده ، روانگردان پيدا نكرده است . حال آن كه اگر به مجموع تعداد معتادان به الكل و مواد مخدر در سراسر جهان ، شمار كساني كه به لهو و لعب هاي ديگر از جمله قمار و انحرافات جنسي و .. اعتياد دارند را اضافه كنيم ، به آمار تكان دهنده و وحشتناكي خواهيم رسيد كه خبر از افول دردناك ستاره انسانيت مي دهد .
با اين كه فجايع ناشي از اعتياد از جنبه هايي مختلف فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، اقتصادي و .. قابل بررسي است . اما تنها در بعد پزشكي قضيه مي توان به اين نكته اشاره كرد كه هر سال بخش عظيمي از توان پزشكي و روانپزشكي كشورها ، مصروف درمان عوارض جسمي و رواني متعدد معتادان و تاثيرات شومي كه خواه ناخواه بر اعضاي خانواده شخص معتاد وارد ميشود ، مي گردد .
هر چند علتهاي مختلفي در ابتلاي به اعتياد مطرح شده است ، اما بيشتر تخدير روان و تجربه تغيير حالات رواني ناشي از سرخوشي و نشئه است كه سبب گرايش به اعتياد مي شود و به اين ترتيب ، شخص معتاد از خود مي گريزد و دچار خود فراموشي مي شود و اين درست برعكس جريان مقتدر خودشناسي و معرفت النفس موجود در تعاليم نماز است . نمازگزاران با تكرار دايم آيات هفتگانه سوره حمد ( سبع المثاني ) كه چون حلقه هاي به هم متصل ، هر كدام راهگشاي بعدي مي باشد پيوسته سرنوشت خود را مرور مي كنند و در مسير خودشناسي و خود باوري گام بر مي دارند و با اعتقاد به إياك نعبد و إياك نستعين
از هيچ چيز جز خدا براي التيام دردهاي خويش ياري نمي جويند .
و اين گونه است كه نماز حقيقي تيشه بر ريشه اعتياد مي زند . به قول انديشمند شهيد و استاد بزرگ مطهري (ره ) :
راز اين كه اكثر جاني هاي دنيا معتاد به يك سلسله سرگرميهاي خيلي شديد از قبيل مصرف ترياك و هروئين و مشروبات الكلي و قمار هستند ، اين است كه مي خواهند از خودشان فرار كنند. مثل اين كه درونشان پر از مار و پر از عقرب است و دايم او را مي گزند و اين اعتياد ها مانند مرفيني است كه به انساني كه از شدت درد مي نالد تزريق مي كنند ، تا درد را احساس نكند ، اين بدبختي بزرگي است كه انسان نتواند خودش را آنچنان بسازد تا بتواند با خودش خلوت كند .
بر عكس بيشتر اهل صلاح و تقوي و اخلاق ( نمازگزاران ) و آنهايي كه نداي وجدانشان را هميشه مي شنوند ، معتاد به اينها نيستند و از هر چه كه آنها را از خودشان منصرف مي كند فرارمي كنند ، دلشان مي خواهد ، خودشان باشند و در خودشان فكر كنند . چون عالم درونشان از عالم بيرونشان واقع سالم تر است