چرا ما بايد نماز بخوانيم؟ مگر خدا به عبادت ما نياز دارد؟
علت اصلی نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ یعنی ما نماز را به جهت این که دستور خداوند و تکلیفی شرعی بر عهده ما است، به جا می آوریم؛ هرچند به روشنی می دانیم که نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه این ها می توان پرسید: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده است؟اين مسئله که چرا نماز بخوانيم به خاطر نيازمندي خود ما است و خداوند به عبادت ما نياز ندارد،خداوند متعال بی نیاز مطلق است و هیچ گونه نقص، ضعف و نیازی در وجود او راه ندارد و همه موجودات به او نیازمندند. از طرف دیگر خداوند رؤف و مهربان است و همه بندگان خود را دوست دارد و جهان و همه نعمت ها و زیبایی های آن را برای آنان آفریده است.
بر این اساس همه کارهایش بر اساس حکمت است. از جمله اگر فرمانی برای انجام نماز یا اعمال دیگر صادر کند تنها بر اساس حکمت و مصالح و منافعی است که انجام این گونه اعمال برای بندگان دارد، حکمت هایی مانند: رسیدن به کمال ، دوری از پلیدی ها و زشتی ها ، تقرب به ذات پاک الهی و ... [1] و نیز اگر از انجام کاری نهی کرده و بندگان خود را بر حذر داشته است تنها بخاطر ضررها و مفاسدی است که در آن کار برای بندگان وجود دارد و هیچ کس جز ذات اقدس الهی از آن مضرات آگاه نیست.
همچنین عذاب ها و مجازات هایی که وعده داده شده است در حقیقت نتیجه و اثر خود آن عمل حرام یا ترک آن عمل واجب است که با انجام کار حرام و یا ترک واجب به انسان می رسد، همانند خوردن غذای مسموم و مضری که پزشک دلسوز و مهربان ما را از خوردن آن نهی کرده است؛ زیرا خوردن چنین غذایی همان و مبتلا شدن به آثار و عوارض سوء آن نیز همان.
ائمه معصومین علیهم السلام و حضرت زهرا«س» در روایات زیادی فسلفه نماز را بیان کرده اند. حضرت زهرا«س» فرمود: «خداوند نماز را واجب کرده است تا از تکبر پاکیزه شوید.»1
امام رضا علیه السلام درباره فلسفه نماز می فرماید:«نماز اقرار به ربوبیت خداوند و مردود شمردن هر گونه شریک برای او و ایستادن با حالت خضوع و خشوع در پیشگاه پروردگار متعال است و طلب عفو از گناهان است. و روزی پنج بار سر به سجده گذاشتن برای با عظمت نگه داشتن دستورات پروردگار است وبه خاطر این است که بندگان فراموش نکنندو طغیان نکنند و دائماً خاضع و خاشع و علاقمند و خواهان زیادی در دین و دنیا از او باشند.»2
بنابراين به طور خلاصه ميتوان گفت که: به چند دليل بايد نماز بخوانيم:
الف: نماز خواندن فرمان خداوند است و او دستور داده و بر بنده واجب است بدون هيچ حرف و سخني از فرمان خداوند اطاعت کند.
ب: هر انساني در زندگي نياز به تكيه گاه و جائي كه در سختيها به او پناه ببرد، دارد، و بهترين تكيه گاه براي بشر اعتقاد به خداوند و ايمان به اوست، بنابراين شخص مؤمن با خدا احساس آرامش خاصي در زندگي خود دارد كه افراد غير مؤمن از آن محرومند، همين خداي مهربان كه در تمام زندگي از ابتداي كودكي و حتي زماني كه ما انسان ها جنين و در شكم مادر هستيم، تا آخرين لحظات زندگي از نعمتهاي بي كران او برخورداريم اجازه داده است كه با او صحبت كنيم، و اين صحبت و مناجات، نياز ماست، و گر نه او از هر چيز و هر كس بي نياز است، و اين صحبت با خالق هستي هنگام نماز است كه او را ستايش ميكنيم و از او ميخواهيم كه به ما كمك كند و به راه راست هدايت فرمايد، و اين كار را ما بايد به دليل عقل كه شكر منعم را لازم و واجب ميداند انجام دهيم. در هر صورت نماز، رمز ارتباط انسان با خدا و وسيله رسيدن انسان به کمال است و بر انسان واجب گردانيد تا از اين طريق به کمال بيشتر دست پيدا کند.
ج: نماز؛ تشکر از خداوند است در برابر نعمتهاي مختلفي که به ما داده است و عقلا و شرعا تشکر از وليّ نعمت واجب است عقل سلیم حکم می کند از صاحب آن همه نعمت تشکر و قدر دانی کنیم و نماز تشکر از خداست و کسی که نماز را ترک کند در حقیقت از یک وظیفه بزرگ وجدانی خود سرپیچی کرده است و از نظر عقل مقصر و گناه کار است و استحقاق مجازات دارد. آیا اگر کسی شما را به یک مهمانی دعوت کرد و از شما پذیرایی کرد، او به تشکر شما نیازمند است یا تشکر وظیفه اخلاقی و وجدانی شماست؟ و اگر دیگران متوجه شوند که شما در برابر این پذیرایی صاحبخانه هیچ تشکر و قدر دانی نکرده اید دیگر در پیش آنان احترام و ارزشی خواهید داشت ؟ آیا این ذلت و خواری در پیش دیگران بالا ترین عذاب نیست؟
د: هدف از خلقت انسان، رسيدن به کمال آفرينش است و راه رسيدن به کمال آفرينش و رسيدن به مقام قرب خداوندي و برخوردار شدن از نعمتهاي الهي در عالم آخرت، ارتباط با خدا و عبادت خداوند است و به همين جهت در قرآن فرموده است که «و ما خلقتُ الجنّ و الإنس إلا ليعبدون»؛ هيچ جن و انسي را خلق نکردم مگر براي عبادت.
مهمترين وسيله ارتباط با خدا و مهمترين عبادت خداوند نماز است که در نماز انسان مستقيما با خداوند حرف ميزند و با خداوند صحبت ميکند.
ه: نماز خواندن در هر شبانه روز، کفاره گناهان است که بين دو نماز انجام ميشود و اگر کسي با رعايت شرايط قبولي و صحت نمازهاي شبانه روز را بخواند و حقوق مردم را ادا کند، خداوند نيز به واسطه نماز، گناهان او را ميبخشد.
از اميرالمؤمنين علي(ع) نقل شده است:
«قَالَ(ع) سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ إِنَّمَا مَنْزِلَةُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ لِأُمَّتِي كَنَهْرٍ جَارٍ عَلَى بَابِ أَحَدِكُمْ فَمَا ظَنُّ أَحَدِكُمْ لَوْ كَانَ فِي جَسَدِهِ دَرَنٌ ثُمَّ اغْتَسَلَ فِي ذَلِكَ النَّهْرِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فِي الْيَوْمِ أَ كَانَ يَبْقَى فِي جَسَدِهِ دَرَنٌ فَكَذَلِكَ وَ اللَّهِ الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ...»؛
حضرت فرمود از رسول خدا شنيدم که فرمود: نمازهاي پنج گانه براي امت من هم چون يک نهر آب جاري است که بر در خانه يکي از شما باشد، آيا گمان ميکنيد اگر کثافتي در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل کند، آيا چيزي از آن بر جسد اوخواهد ماند؟(مسلّما نه) هم چنين است به خدا سوگند نمازهاي پنجگانه براي امت من.
يعني نمازهاي پنجگانه گناهان امت من را پاک ميکند.
در روايت ديگر از امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه وارد شده که حضرت فرمود: «صَلَاةُ الْمُؤْمِنِ بِاللَّيْلِ تَذْهَبُ بِمَا عَمِلَ مِنْ ذَنْبٍ بِالنَّهَارِ»؛
نماز شب مؤمن گناهان روز او را از بين ميبرد.
در نتيجه غير از توبه، نمازهاي پنجگانه با وضوي صحيح، نيز گناهاني که مربوط به حقّ الناس نباشد را از بين ميبرد.
به اين دلايل بر هر انساني واجب است که طبق دستور خداوند نماز بخواند. تا از آلودگيها پاک گردد و به مقام قرب خداوند و کمال آفرينش الهي نزديک گردد.
پینوشتها:
1. علامه مجلسی، بحار الانوار، نشر اسلامیه، تهران، بی تا، ج 65، ص 309.
2. شیخ صدوق، علل الشرائع، انتشارات داورى، چاپ اول، ج 2، ص 317.
وب سایت آیت الله لنکرانی